تولدم مبارک!!!
|
|
امروز تولد منه،
پانزده سالی گذشت از زمینی شدنم
وای که چقدر تنگه دلم
واسه خدای مهربونم
***
از وقتی اومدم روی زمین
شدم اسیر زرق و برق
داره فراموشم می شه آسمون بدون ابر
***
بعضی وقتا فکر می کنم
چه دلیلی داره اومدنم روی زمین؟
فقط واسه ی زندگی؟
آره خدا؟فقط همین؟
***
خداجونم
درست روز تولدم،
می خوام بیام پیشت دیگه
خسته شدم از زمینی که
توش گناه و آلودگیه
ولی یه حسی دارم که
نمی ذاره دل بکنم
یه جور وابستگیه
عاشقی زمینیه...
معصومه کهندانی  
نظرات شما عزیزان:
کاما 
ساعت20:27---19 بهمن 1390
سلام.
خانم عزیز چرا آخه چرا اینهمه اندوه باید در دل کوچک شما و همتیان شما باشه؟
چرا باید تو تولد شانزده سالگی فکر تموم شدن کنی؟
عزیزم نگاهت را عوض کن ببین که همه چیز زیبااست همه چیز قشنگه .
دقت کن ببین خودت چه مایه زیبایی و لطفی برای کسانی که دوستت داغرند. امیدوارم شادتر و همسان تر با اقتضای سنت بنویسی . موفق و شاد باشی پاسخ:سلام آقای درودگر.ممنون که سرزدید اما توی این دنیا همه ی دلخوشی ها مربوط به وابستگی ما آدماست...که اسمش رو من دوست داشتن نمی تونم بزارم
سمانه هروي 
ساعت15:57---2 بهمن 1390
|
شنبه 1 بهمن 1390برچسب:,
|
|
|
|
|